در تنور داغ وعدههای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ایالات متحده، بسیاری از ادعاهای تازه مطرح شده که هرگز رنگ واقعیت را به خود نخواهند دید.
بیشتر از یک دههی پیش بود که دو تن از پژوهشگران فعال در حوزهی محیط زیست، تهای اقلیمی دولتها را تنها نوعی مزایدهی وعدهها» میان تمداران توصیف کردند؛ وعدههایی غیرقابل دسترس برای کاهش حجم انتشار کربن که تمداران با هدف پیشبرد اهداف ی خود بهکار میگیرند. اگر همین رقابت تازهی نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحدهی آمریکا را برای سال ۲۰۲۰ در نظر بگیرید، میبینید که برخی از نامزدهای حزب دموکرات از جمله جو بایدن اهدافی نظیر دستیابی به انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ را وعده میدهند. در آن سو، نامزد دیگر این حزب، اندرو یانگ همین وعده را برای سال ۲۰۴۹ داده و در نهایت نیز کوری بوکر با وعدهی سال ۲۰۴۵، روی دست همهی آنها زده است. در این میان، برنی سندرز نیز از این قافله عقب نمانده؛ او میگوید درصورت رسیدن به قدرت، میزان انتشار کربن را تا سال ۲۰۳۰ بهمیزان ۷۱ درصد کاهش خواهد داد.
یکی از دلایلی که ما شاهد ظهور این مزایدهی وعدهها در دنیای ت هستیم، به این واقعیت برمیگردد که گرچه ارائهی اهداف و برنامهی زمانی کاهش انتشار امری ساده بهنظر میآید؛ ولی درک واقعی آنها، مقولهای بسیار دشوار است. در اینجا قصد داریم از زبان راگر پیلک، نویسنده و تحلیلگر مسائل حوزهی انرژی در مجلهی خبری فوربز برایتان نقل کنیم که دستیابی به هدفی مانند انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ دقیقا به چه معنا است و تحقق آن، به چه میزان نرخ رشد در انرژیهای پاک و متعاقبا نرخ مستهلکسازی در زیرساختهای فسیلی فعلی نیاز خواهد داشت.
برای انجام این تحلیل به گزارش بازبینی آماری شرکت نفتی BP بریتانیا درمورد انرژی جهان استناد شده است. این گزارش دادههای ملی و بینالمللی مصرف سوختهای فسیلی را در واحد معادل میلیون تن نفت ارائه کرده است. بهعنوان مثال، وقتی گفته میشود در سال ۲۰۱۸ جهان انرژی معادل ۱۱۷۴۳ میلیون تن نفت مصرف کرده است، منظور مصرف سوخت فسیلی در همهی اشکال آن شامل زغالسنگ، نفت، گاز طبیعی، بنزین و نظایر آن خواهد بود. بنابر این گزارش، مصرف این حجم از سوختهای فسیلی در سال ۲۰۱۸ باعث انتشار ۳۳/۷ میلیارد تن دیاکسید کربن شده است. برای آنکه بتوان این حجم از انتشار را به صفر رساند، باید بتوانیم فکری به حال جایگزینی میزان انرژی معادل ۱۲ هزار میلیون تن نفت کنیم که انتظار میرود تا پایان سال ۲۰۱۹ به مصرف برسد (البته باید در نظر بگیرید که در این تحلیلها از فناوریهای انتشار منفی کربن بهخاطر عدم وجود راهکار عملی در حال حاضر، فاکتور گرفته شده است).
واقعیت دوم این است که ما تا فرارسیدن اول ژانویهی سال ۲۰۵۰ ، تنها ۱۱۰۵۱ روز زمان پیش رو داریم. پس برای آنکه بتوانیم تا سال ۲۰۵۰ میزان انتشار کل کربن را در جهان به صفر برسانیم، باید روزانه انرژی معادل با بیش از یک میلیون تن نفت را از طریق منابع غیرآلاینده و بدون کربن جایگرین کنیم. این بهمعنای از رده خارج کردن انرژی معادل با بیش از یک میلیون تن نفت از چرخهی صنایع انرژی فسیلی جهان در هر روز است.
واقعیت بعدی که باید در نظر آوریم، نرخ افزایش مصرف انرژی در دهههای آینده است. آژانس بینالمللی انرژی هماکنون پیشبینی میکند که میزان مصرف جهانی انرژی تا سال ۲۰۴۰ بهطور متوسط ۱/۲۵ درصد در هر سال رشد خواهد کرد. این میزان رشد انرژی بدان معنی است که تا سال ۲۰۵۰ احتمالا به انرژی معادل با ۵۸۰۰ میلیون تن نفت اضافی نیاز خواهیم داشت؛ یعنی چیزی معادل ۰/۵ میلیون تن نفت اضافی در هر روز. با احتساب تمامی این موارد برای رسیدن به نرخ انتشار صفر تا سال ۲۰۵۰ باید روزانه انرژی معادل ۱/۶ میلیون تن نفت را جایگزین کنیم.
برای رسیدن به نرخ انتشار صفر تا سال ۲۰۵۰ باید روزانه انرژی معادل ۱/۶ میلیون تن نفت را جایگزین کنیم
درک مفهوم یک میلیون تن نفت از جمله مواردی است که شاید برایتان چندان ملموس نباشد. برای کمک به درک این موضوع، اجازه دهید این واحد را بهشکل قابلدرکتری تبدیل کنیم. در اینجا، ما میزان تولید یکی از نیروگاههای اتمی جهان بهنام Turkey Point واقع در هومستد، ایالات فلوریدای آمریکا (با ظرفیت اسمی ۱۳۸۶ مگاوات) را ملاک قرار میدهیم. این نیروگاه عظیم برای تولید میزان انرژی معادل یک میلیون تن نفت، به تقریبا یک سال زمان نیاز دارد.
حال روش انجام محاسبات سادهتر شد: برای رسیدن به نرخ انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، جهان باید در هر دو روز، معادل ۳ نیروگاه اتمی مشابه با Turkey Point را احداث کند و این کار را باید از همین امروز آغاز کرده و تا سال ۲۰۵۰ ادامه دهد. پر واضح است که در این مدت باید تقریبا هر روز، یک نیروگاه سوخت فسیلی با ظرفیت معادل Turkey Point از رده خارج شود و این روال نیز باید از امروز تا سال ۲۰۵۰ تداوم یابد. ممکن است برخی افراد نیروگاه اتمی را معیار مناسبی برای انرژیهای پاک تلقی نکنند. پس اجازه دهید انرژی بادی را ملاک محاسبات قرار دهیم. برای رسیدن به میزان انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، باید بهصورت روزانه حدود ۱۵۰۰ توربین بادی ۲/۵ مگاوواتی را در مساحتی معادل ۷۸ هزار هکتار زمین راهاندازی کنیم و این کار را باید از امروز تا سال ۲۰۵۰ بیوقفه ادامه دهیم. نمودار زیر بهتر میتواند ابعاد چنین چالشی را نشان دهد.
ابعاد چالش جهانی موجود بر سر رسیدن به هدف انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰
البته در این تحلیل، تنها به ابعاد کار پرداختهایم و اشارهای به چالشهای فنی احداث چنین نیروگاههایی اشاره نشده است. همچنین این موضوع نادیده انگاشته شده که سوختهای فسیلی، مادهی اولیهی تولید بسیاری از محصولات محوری در اقتصاد جهان هستند و حذف چنین محصولاتی هرگز بهسادگی خاموشکردن یک نیروگاه و وارد مدار کردن نیروگاه دیگر نیست.
اگر بخواهیم چنین محاسباتی را برای تنها یک کشور صنعتی مانند ایالات متحده (با مصرف انرژی معادل ۱۹۰۰ میلیون تن نفت در سال ۲۰۱۸) پیادهسازی کنیم، باز به این نتیجه خواهیم رسید که دستیابی به نقطههدف انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، بهمعنای احداث یک نیروگاه جدید اتمی در هر ۶ روز است (با فرض اینکه میزان افزایش مصرف انرژی کشور را طی ۳۰ سال آینده لحاظ نکنیم).
برای رسیدن به میزان انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، باید از امروز تا ۳۰ سال دیگر، بهصورت روزانه حدود ۱۵۰۰ دستگاه توربین بادی ۲/۵ مگاوواتی را راهاندازی کنیم
حال اگر بخواهیم نقطههدف خود را در سال ۲۰۳۰ درنظر بگیریم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با احتساب تعداد روز ۳۷۴۶ باقیمانده تا این موعد، جهان نیاز به احداث دستکم چهار نیروگاه اتمی جدید در هر روز خواهد داشت. این محاسبات برای کشوری مانند ایالات متحده معادل یک نیروگاه در هر روز خواهد بود. علاوهبر ملاحظات فنی، موارد دیگری نیز هستند که در محاسبات ما مؤثر خواهند بود. این موارد میتوانند شامل ظرفیت تولید فناوریهای جدید، افزایش بازدهی مصرف انرژی و تغییرات شدت مصرف انرژی در اقتصاد جهان باشند.
البته بدیهی است که ما بهدلایلی تاریخی هنوز هم توانایی درک این اعداد و ارقام را نداریم. ابعاد چنین چالشی (صرفنظر از اینکه کموکیف فرضیات اولیهی ما چگونه باشد) بهطرز حیرتانگیزی سرسامآور است.
جهان ما همچنان با شتاب بسیار از نقطههدف انتشار کربن صفر دور و دورتر میشود. براساس گزارش BP، تنها در سال ۲۰۱۸، میزان مصرف انرژی فسیلی جهان معادل ۲۸۰ میلیون تن نفت افزایش یافته و این میزان برای انرژیهای پاک (بدون کربن) معادل ۱۰۶ میلیونتن نفت بوده است. برای رسیدن به نقطههدف خود در سال ۲۰۵۰ باید تمامی این تقریبا ۴۰۰ میلیون تن نفت اضافی با منابع پاک جایگزین شود و بهعلاوه، باید فکری به حال جایگزینی مابقی آن ۴۰۰ میلیون تن نفت مصرفی حال حاضر خود از منابع فسیلی کرد. با یک حساب سرانگشتی، نرخ نصب و راهاندازی منابع پاک ما باید تا ۸۰۰ درصد افزایش یابد.
اما دچار توهم نشوید. اعداد و ارقام اخیر اصلا نشانههای خوبی نیستند. آمار در حقیقت به ما میگویند که جهان ما حتی در مسیر حرکت بهسوی نقطههدف انتشار صفر نیست؛ بالعکس، ما در حال حرکت در جهت مخالف آن هستیم. با وعده و وعید نمیتوان میزان انتشار کربن را در جهان کاهش داد. برای رسیدن به هدف ما نیاز به فناوری (و البته تحول در سیستم اقتصادی جهان) داریم.
آیا واقعا میتوان تا سال ۲۰۵۰ به انتشار کربن صفر رسید؟ ابعاد چالش پیشرو فراتر از تصور است؛ ولی این باعث نمیشود که رسیدن به هدف، غیرممکن باشد. آنچه که دسترسی به این هدف را غیرممکن میکند، ناتوانی ما در درک دقیق ابعاد این چالش و البته نبود پیشنهاد ی متناسب با آن است.
پس شاید بهتر باشد اگر با چنین مزایداتی از وعده و وعید در جریان مبارزات انتخاباتی مواجه شدید، بهجای تمرکز صرف روی نقطههدف، بیشتر درمورد سازوکار پیادهسازی و منطق اجرای آنها تحقیق کنید. یک محاسبهی سرانگشتی انجام دهید و بعد درمورد صحت این ادعاها تصمیم بگیرید.
ref:zoomit
قویترین گاز گلخانهای در صنعت برق استفاده میشود و برخی از شرکتها در حال تلاش برای یافتن جایگزین آن هستند.
گاز گوگرد هگزا فلوئورید (SF6) قویترین گاز گلخانهای شناختهشده برای بشر است که میزان انتشار آن در سالهای اخیر بهشدت افزایش پیدا کرده است. این گاز در صنعت برق برای جلوگیری از ایجاد اتصال کوتاه و حوادث برق بهکار برده میشود. میزان نشت این گاز کمتر شناختهشده در بریتانیا و مناطق دیگر اتحادیهی اروپا در سال ۲۰۱۷ معادل حضور ۱.۳ میلیون خودرو دیگر در جادهها بود. ناگفته نماند سطوح این گاز بهعنوان پیامد غیرعمدی از رونق انرژی سبز در حال افزایش است.
SF6 گاز مصنوعی ارزان، اشتعالناپذیر، بیرنگ و بیبو است. این گاز عایق بسیار کارآمدی برای تأسیسات برقی دارای ولتاژ متوسط و زیاد محسوب میشود. گاز SF6 بهطور گستردهای در سرتاسر صنعت استفاده میشود؛ از نیروگاههای بزرگ گرفته تا توربینهای بادی و ایستگاههای فرعی برق شهرها. SF6 از بروز حوادث برق و آتشسوزی جلوگیری میکند؛ اگرچه نکتهی منفی حاصل از استفاده از این گاز آن است که درمقایسهبا تمام مواد شناختهشدهی دیگر، بیشترین ظرفیت گرمایش زمین را دارد. اثر گرمکنندگی این گاز در مقایسه با کربندیاکسید، ۲۳ هزار و ۵۰۰ برابر بیشتر است. فقط یک کیلوگرم SF6 بهاندازهای زمین را گرم میکند که ۲۴ نفر از مسیر هوایی از لندن به نیویورک بروند و برگردند. همچنین، این گاز بهمدت طولانی در اتمسفر میماند و حداقل برای هزار سال زمین را گرم میکند.
روش تولید برق در جهان بهسرعت در حال تغییر است. زمانی نیروگاههای بزرگ زغالسنگ انرژی موردنیاز میلیونها نفر را تأمین میکرد؛ اما امروزه تلاش برای مبارزه با تغییرات اقلیمی به این مفهوم است که این نیروگاهها در حال جایگزینشدن با منابع انرژی ترکیبی شامل انرژیهای باد و خورشید و گاز هستند. این امر اتصالات بسیار بیشتر در شبکهی برق و افزایش در تعداد سوییچها و قطعکنندههای مدار را بهدنبال دارد که برای پیشگیری از تصادفات جدی لازم هستند. این دستگاههای ایمنی را سوییچگیر» میگویند و در اکثر آنها برای اطفای جرقهها و متوقفکردن مدارهای کوتاه، از گاز SF6 استفاده میشود.
در سوییچگیرهای دارای ولتاژ زیاد و عایقشده با گاز، تقریبا همیشه از گاز SF6 استفاده میشود
کاستا پیرگوسیس، مهندس مسئول مزرعهی بادی East Anglia است که از گاز SF6 در توربینهای خود استفاده نمیکند. وی میگوید:
همانطورکه پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر بزرگتر و بزرگتر میشوند، مجبور میشویم بهویژه برای توربینهای بادی از این گاز استفاده کنیم. با نصب تعداد بیشتری توربین، به تعداد بیشتری سوییچگیر نیاز داریم و درنتیجه، مقدار بیشتری گاز SF6 در توربینهای بزرگ فراساحلی استفاده خواهد شد. کارآیی و قابلیت اعتماد این گاز ثابت شده است و ما میدانیم نحوهی عمل آن چگونه است.
در کل تأسیسات شبکههای برق و ایستگاههای فرعی بریتانیا، حدود یکمیلیون کیلوگرم گاز SF6 بهکار رفته است. مطالعهی دانشگاه کاردیف نشان داده است مقدار استفادهشده از این گاز در کل شبکههای انتقال و توزیع برق، هرساله ۳۰ تا ۴۰ تن افزایش پیدا کرده است. این افزایش در سرتاسر اروپا مشاهده شده و در سال ۲۰۱۷، انتشارات حاصل از ۲۸ کشور عضو معادل ۶.۷۳ میلیون تن کربندیاکسید بوده است. این رقم معادل انتشارات حاصل از حضور ۱.۳ میلیون اتومبیل دیگر بهمدت یک سال در جادهها است. پژوهشگران دانشگاه بریستول که غلظت گازهای گرمکننده را در اتمسفر رصد میکنند، میگویند در ۲۰ سال گذشته شاهد افزایش چشمگیر این گاز بودهاند. دکتر مت ریگبی، از دانشگاه بریستول میگوید:
آنچه شاهدش بودیم، این است که سطوح این گاز بهمیزان چشمگیری افزایش یافته است و ما در دو دههی گذشته، افزایش دوبرابری غلظت اتمسفری این گاز را شاهد بودهایم.
گسترش اتصالات شبکهی برق موجب افزایش استفاده از SF6 شده است
مهمترین راه واردشدن گاز SF6 به اتمسفر، نشتی حاصل از صنعت برق است. پژوهشهای شرکت Eaton، تولیدکنندهی سوییچگیرهای بدون SF6، نشان میدهد میزان نشتی حاصل از کل چرخهی زندگی محصول میتواند ۱۵ درصد باشد. این برآورد بسیار بیشتر از مقادیری است که قبلا گزارش شده است. لوئیس شفر، مدیر شرکت Eaton میگوید:
سوییچگیرهای جدیدتر نرخ نشتی بسیار کمتری دارند؛ اما سؤال مهم این است: آیا از سوییچگیرهای جدید استفاده میکنید؟ ما به همهی تجهیزات توجه و میزان متوسط نشتی همهی آنها را بررسی کردیم. کسی نشتی مربوط به زمان پرکردن را در نظر نگرفته بود. علاوهبراین، ما بازیافت و چگونگی بازگرداندن این محصول را بههمراه نشتی فاجعهبار آن در نظر گرفتیم.
درحالحاضر، غلظت این گاز در اتمسفر بسیار کم است. اگرچه پیشبینی میشود میزان استفاده از آن تا سال ۲۰۳۰، ۷۵ درصد افزایش پیدا کند. نگرانی دیگر آن است که SF6 گازی مصنوعی است و بهطور طبیعی جذب یا تخریب نمیشود و برای محدودکردن اثر آن روی اقلیم، این گاز باید جایگزین یا تخریب شود. کشورهای توسعهیافته هرسال میزان استفادهی خود از گاز SF6 را به سازمان ملل گزارش میکنند؛ اما کشورهای درحالتوسعه با محدودیتی برای استفاده از این گاز مواجه نیستند.
دانشمندان غلظتهایی از گاز SF6 را در اتمسفر اندازهگیری کردهاند که ۱۰ برابر مقدار اعلامشدهی کشورهای مذکور است. آنها میگویند همهی این انتشارت از کشورهایی مانند هند و چین و کرهجنوبی نیامده است. نتایج مطالعهای نشان میدهد مقادیر گزارششده براساس روشهای استفادهشده در محاسبهی میزان انتشارات در کشورهای ثروتمند بسیار کمتر از حد واقعی است.
گاز SF6 به گروهی از مواد تولیدشدهی انسان تعلق دارد که گازهای F نامیده میشوند. از سال ۲۰۱۴، کمیسیون اروپا تلاش کرده است تعدادی از این مواد مضر زیستمحیطی ازجمله گازهای بهکاررفته در یخچالها و تهویهی مطبوع را ممنوع اعلام کند. بااینحال، آنها دربارهی SF6 با مخالفت شدید صنایع در سرتاسر اروپا مواجه شدند. بس ایکهوت، مسئول تلاش برای تنظیم قوانین مرتبط با گازهای F میگوید:
در پایان، لابی صنعت برق چنان قدرتمند بود که مجبور شدیم آن را به آنها واگذار کنیم. بخش برق چنین استدلال کرد اگر شما قصد انتقال انرژی را داشته باشید و بخواهید به برق روی آورید، به دستگاههای برقی بیشتری نیاز خواهید داشت. در این صورت، SF6 بیشتری نیز موردنیاز خواهد بود. آنها چنین استدلال کردند که در غیر این صورت، انتقال انرژی کُند خواهد شد.
همه تلاش میکنند وابستگی خود به گاز را کاهش دهند؛ زیرا این عامل در سطح جهانی بهعنوان عاملی مضر برای اقلیم شناخته شده است. در بریتانیا، ادارهی گاز و بازارهای برق (Ofgem) میگوید در حال همکاری با مراکز دیگر است تا میزان نشتی را کاهش دهد. سخنگوی Ofgem در مصاحبه با بیبیسی گفت:
مشغول استفاده از انواع مختلفی از ابزارها هستیم تا مطمئن شویم شرکتها میزان استفاده از SF6، یکی از گازهای گلخانهای قوی را محدود میکنند. این بهنفع مصرفکنندگان انرژی است. تلاشهای ما شامل تأمین اعتبار آزمایشهای نوآوری و پاداشدادن به شرکتها برای انجام پژوهش و یافتن گزینههای جایگزین، تعیین اهداف انتشارات، پاداشدادن به شرکتهایی که به آن اهداف میرسند و مجازات آنهایی است که این اهداف را برآورده نمیسازند.
در سالهای اخیر، مسئلهی یافتن جایگزینی برای SF6 مدنظر بوده است. کارشناسان میگویند برای کاربردهای با ولتاژ زیاد، راهحلهای بسیار کمی وجود دارد که بهدقت آزمایش شده باشند. پروفسور مانو حداد، از دانشکده مهندسی دانشگاه کاردیف گفت:
هیچ جایگزین حقیقی تأییدشدهای وجود ندارد. برخی از گزینههای پیشنهادی وجود دارند؛ اما اثبات عملکرد آنها در مدتزمان طولانی ریسکی است که بسیاری از شرکتها آن را نمیپذیرند.
البته برای عملیات دارای ولتاژ متوسط چندین مادهی آزمایششده وجود دارد. برخی از دستاندرکاران این صنعت میگویند طبیعت محافظهکارانهی صنعت برق موجب میشود کسی به استفاده از جایگزینی با ضرر کمتر تمایل نداشته باشد. شفر میگوید:
همه در این صنعت میدانند شما این کار را میتوانید انجام دهید و هیچ دلیل فنیای برای انجامندادن آن وجود ندارد؛ اما این واقعا اقتصادی نیست. مسئله مهم این است که تغییر مذکور به تلاش نیاز دارد و اگر مجبور نباشید، آن کار را انجام نخواهید داد.
شرکت Scottish Power Renewables در ۴۳ کیلومتری سواحل سافک یکی از بزرگترین مزارع بادی را راهاندازی کرده است که توربینهای آن فاقد گاز SF6 هستند. تا سال ۲۰۲۰، در مزرعهی East Anglia One تعداد ۱۰۲ برج با ظرفیت تولید ۷۱۴ مگاوات برافراشته خواهد شد که میتوانند برق موردنیاز نیممیلیون خانه را تأمین کنند.
توربینهای بادی East Anglia One بلندتر از برج الیزابت در ساختمان پارلمان انگلیس هستند
قبلا در چنین تأسیساتی برای جلوگیری از حوادث برقی باید از سوییچگیرهای دارای گاز SF6 استفاده میشد. هر توربین معمولا حاوی پنج کیلوگرم SF6 است که اگر به اتمسفر نشت کند، معادل ۱۱۷ تن کربندیاکسید خواهد بود. این مقدار تقریبا معادل انتشارات یک سال حاصل از ۲۵ اتومبیل است. کاستا میگوید:
در این زمینه، از ترکیبی از هوای پاک و فناوری خلأ درون توربینها استفاده میکنیم. این امر به ما اجازه میدهد شبکهی دارای ولتاژ زیاد بسیار کارآمد و مطمئنی داشته باشیم که به محیط نیز آسیبی نمیرساند. هنگامیکه گزینههای مناسبی در بازار وجود داشته باشد، دلیلی برای استفادهنکردن از آنها وجود ندارد. در این باره، جایگزین مناسبی پیدا کردهایم؛ به همین دلیل، از آن استفاده میکنیم.
حتی برای شرکتهایی که برای محدودکردن استفاده از SF6 در حال تلاش هستند، محدودیتهایی وجود دارد. در قلب East Anglia One ایستگاه فرعی فراساحلی بزرگی قرار میگیرد که تمام ۱۰۲ توربین به آن متصل خواهند شد. در این بخش، هنوز مقادیر درخورتوجهی از گازهای گرمکننده استفاده میشود. سال آینده، اتحادیهی اروپا مسئلهی استفاده از SF6 و جایگزینهای احتمالی را بررسی خواهد کرد؛ اگرچه حتی خوشبینترین کارشناسان نیز تصور نمیکنند در این زمینه تا قبل از سال ۲۰۲۵ ممنوعیتی اعمال شود.
پژوهشگران روی نوعی از فناوری ترموالکتریک کار میکنند که میتواند انرژی تجدیدپذیر محدود و قابلدسترسی را طی ساعات شب تولید کند.
دو سال قبل در یکی از شبهای سرد و زمستانی کالیفرنیا بود که پژوهشگران توانستند تنها باکمک هوای سرد شبهنگام، یک لامپ کوچک را روی پشت بام دانشگاه استنفورد روشن کنند. البته این لامپ نور چندان زیادی نداشت؛ ولی همین آزمایش کوچک برای اثبات امکان تولید انرژی تجدیدپذیر حتی در ساعات پس از غروب آفتاب کافی بود.
بهتازگی وی لی و شانهوی فن از دانشکدهی مهندسی دانشگاه استفورد بههمراه آسواث رامان، دانشمند علم مواد از دانشگاه کالیفرنیای لس آنجلس توانستهاند دستگاهی را تولید کنند که با هدایت جریان هوای گرم بهجای مانده از روز به بخش در معرض هوای سرد، ولتاژ خروجی تولید میکند. رامان میگوید:
پژوهش ما نشاندهندهی فرصت موجود در بهرهگیری از انرژی سرمای فضای آزاد بهعنوان یک منبع انرژی تجدیدپذیر است. ما فکر میکنیم این [پژوهش] مبنای یک فناوری مکمل برای انرژی خورشیدی خواهد بود. با اینکه توان خروجی بهطرز چشمگیری پایینتر است، ولی میتوان در ساعاتی کارکرد داشته باشد که سلول خورشیدی قادر به تولید نیست.
انرژی خورشیدی با تمام مزایایی که دارد، یک منبع انرژی ۲۴ ساعته محسوب نمیشود. البته میتوان بخشی از انرژی را در یک باتری بزرگ ذخیره کرد یا حتی از انرژی مازاد برای پمپاژ آب به یک مخزن استفاده کرد. اما تا زمانیکه این راهکارها بهصورت تجاری درآیند، میتوان روی انرژی تجدیدپذیر دسترسپذیر در ساعات شب حساب کرد.
بیشتر مردم در ساعات پس از غروب آفتاب به منازل خود بازمیگردند و این همان زمانی است که شبکهی برق معمولا با حداکثر تقاضای انرژی در بخش خانگی و شهری مواجه است. متاسفانه در حال حاضر ما اغلب برای جبران این کمبود انرژی به سوختهای فسیلی روی میآوریم. این موضوع برای افرادی که به شبکهی برق دسترسی ندارند، بهمعنای محدودیت بیشتر در استفاده از انرژی برق و تجهیزات پرمصرف خواهد بود.
شانهوی فن از جمله کارشناسانی است که نیاز به انرژی تجدیدپذیر در طول ساعات شب را به خوبی درک کرده است. او روی فناوری مربوط به چندین دستگاه مشابه کار کرده که یکی از آنها شامل نوعی سلول فتوولتائیک است که میتواند با جذب تشعشعات حرارتی ناشی از زمین گرمشده در طول روز مقداری الکتریسیته تولید کند. البته کارکرد صحیح این ابداع هوشمندانه تاحدودی وابسته به طول موج نور ساطعشده از جسم گرم خواهد بود؛ ولی با این حال چنین تجهیزی میتواند بهخوبی نحوهی کار با اثر ترموالکتریک را نشان دهد.
حتما قبلا درمورد ترموکوپل چیزهایی شنیدهاید. این وسیله میتواند تفاوت دمایی میان دو منبع را بهشکل اختلاف ولتاژ نشان دهد. در نهایت با برقراری مدار الکتریکی و مصرف انرژی الکتریکی، انرژی گرمایی نیز از منبع گرم به منبع سرد هدایت میشود.
با دانستن این اصول اولیه، توضیح سازوکار نظری دستگاه جدید نیز چندان پیچیده نخواهد بود. چالش اصلی تنها این است که موادی را بیابیم که بتواند یک ولتاژ قابلملاحظه را با کمک اختلاف دمایی موجود در محیط سرد ایجاد کند.
برای اینکه بتوانیم هزینهها را کنترل کنیم، تیم مذکور موادی را بهکار گرفتهاند که در دسترس عموم مردم است. آنها یک ژنراتور ترموالکتریک ارزان تهیه کردند و آن را به یک دیسک آلومینیومی مشکیرنگ متصل کردند. این دیسک رو به آسمان قرار میگیرد و انرژی گرمایی جذبی خود را به هوای سرد شبهنگام ساطع میکند. ژنراتور نیز در داخل یک محفظهی پلیاستایرن عایقبندیشده قرار میگیرد و تنها یک دریچهی کوچک شفاف نسبتبه نور فروسرخ روی آن تعبیه میشود. خروجی ولتاژ ژنراتور نیز به یک لامپ LED کوچک متصل است.
طی مدت زمان ۶ ساعت پس از غروب آفتاب، محفظه با کاهش دمای هوای محیط بهآرامی خنکتر میشود. این روند تا رسیدن دمای هوا در پشتبام به آستانهی دمای منجمدکنندهی نیمه شب ادامه مییابد و همانطور که حرارت از زمین بهسوی آسمان میرود، ژنراتور کوچک تعبیهشده نیز جریان برق کافی برای روشنماندن چراغ را فراهم میآورد.
در بهترین حالت، دستگاه میتواند ۰.۸ میلیوات برق تولید کند؛ با توجه به سطح اشغالشده میتوان گفت چگالی تولید انرژی حدود ۲۵ میلیوات در هر متر مربع خواهد بود. این میزان انرژی شاید بتواند برای بهراهانداختن یک سمعک شنوایی کافی باشد. چنانچه تعداد کافی از این تجهیزات را به یکدیگر متصل کنید، شاید بتوانید یک رقص نور لیزری جذاب را نیز راهاندازی کنید. واضح است که فعلا نمیتوان تولید انرژی زیادی را از این تجهیز انتظار داشت.
با این حال، همین نمونهی اولیه نیز میتواند نقطهی شروع مناسبی برای یک فناوری باشد. تیم پژوهشی میگوید تحت شرایط مناسب و درصورت بهینهسازی فناوری، تولید انرژی تا میزان ۵۰۰ میلیوات در هر مترمربع دور از ذهن نخواهد بود. رامان میگوید:
صرفنظر از بحث روشنایی، ما باور داریم که این فناوری میتواند بهشکلی گسترده برای تأمین انرژی در مناطق دورافتاده و هر جای دیگری که نیاز به تولید انرژی در شب باشد، مورد استفاده قرار گیرد.
ما معمولا بهدنبال ایدههایی درخشان برای ایجاد یک انقلاب در بحث انرژیهای تجدیدپذیر هستیم؛ با این حال، این قضیه نباید موجب غفلت ما از راهکارهای سادهتر و کوچکتر در این حوزه شود. راهکارهایی مانند همین فناوری اخیر میتواند بخشی از نیازهای شبانهی ما را تأمین کنند.
زومیت
در کشور آمریکا، ساخت و بهرهبرداری از مزارع انرژی بادی از خرید سوختهای فسیلی ارزانتر است.
این هفته وزارت انرژی کشور آمریکا گزارشی را منتشر کرد که با استناد به آمار و ارقام سال ۲۰۱۸ به بررسی وضعیتانرژی بادی در این کشور پرداخته است. نتایج تجزیهوتحلیل نشان میدهد که قیمت تجهیزات بادی درحال کاهش است، حتی با اینکه در طرحهای جدید توربینها، انرژی تولید شده بهوسیلهی هر توربین در حال افزایش است. درنتیجه، مزارع انرژی بادی جدید چنان ارزان شدهاند که میتوان با هزینهای کمتر از هزینه خرید سوختهای فسیلی این مزارع را راهاندازی و مورد بهرهبرداری قرار داد. البته اعتبار مالیاتی که به تولید انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص داده میشود یکی از دلایل ارزانتر بودن انرژی بادی است و از آنجایی که این اعتبارات قرار است حذف شود، بازار انرژی در بلندمدت دچار وضعیت نامطمئنی خواهد شد چراکه تقاضا برای انرژی بهطور کلی ثابت مانده یا در حال کاهش است.
در سال ۲۰۱۸ حدود ۷/۶ گیگاوات ظرفیت جدید از نوع انرژی بادی به شبکه اضافه شد که تقرییا ۲۰ درصد از افزایش ظرفیت شبکه برق آمریکا را شامل میشود. این امر موجب شد این انرژی پس از گاز طبیعی و انرژی خورشیدی در مقام سوم قرار گیرد. اگرچه این امر با توجه به وضعیت س انرژیهایی مانند زغالسنگ و انرژی هستهای چندان تأثیرگذار بهنظر نمیرسد.
وزش باد در تمام مناطق آمریکا یکسان نیست و بخش عظیمی از تأسیسات بادی در بخشهایی که وضعیت وزش باد بهتری دارد مانند دشت بزرگ مستقر شدهاند. بر این اساس، ظرفیت نصبشدهی نیروگاههای آمریکا به حدود ۱۰۰ گیگاوات میرسد. از این نظر، تنها کشور چین است که پیشتر از آمریکا قرار گرفته اگرچه شکاف بین این دو کشور قابلملاحظه است و چین دارای ظرفیت نصبشدهی دوبرابر کشور آمریکا است. انرژی بادی تنها ۶/۵ درصد از کل تولید انرژی برق آمریکا در سال ۲۰۱۸ را شامل میشد و از این نظر کشورهای زیادی پیشتر از آمریکا قرار دارند. چهار مورد از این کشورها (دانمارک، آلمان، ایرلند و پرتغال) بیش از ۲۰ درصد از انرژی برق مورد نیاز خود را ازطریق باد تأمین میکنند که این مقدار در مورد کشور دانمارک بیش از ۴۰ درصد است. این رقم قابلتوجه است، زیرا اگر بیش از ۳۰ درصد از انرژی بهوسیلهی منابع متناوب تأمین شود، بسیاری از شبکههای برق دچار مشکل خواهند شد. اما شماری از ایالتهای آمریکا اکنون از آستانهی ۳۰ درصد عبور کردهاند: کانزاس، آیووا و اکلاهما و ایالتهای داکوتای شمالی و جنوبی که فاصلهی چندانی با آنها ندارند. مخزن انرژی جنوب غربی که برق دو مورد از این ایالتها و نیز تگزاس را تأمین میکند، درحال حاضر یک چهارم از برق خود را از باد میگیرد (تگزاس با ۲۵ گیگاوات ظرفیت انرژی بادی نصبشده مقام اول را در میان ایالتهای آمریکا دارد). بنابراین درحالیکه باد سهم کوچکی در کل بازار برق آمریکا دارد، بخشهایی از این کشور هستند که در ترکیب انرژی آنها باد سهم زیادی دارد و با توجه به روند نزولی قیمتها، آن بخشها احتمالا گسترش پیدا کنند.
در کشور آمریکا با اینکه تأسیسات انرژی بادی زیادی نصب شده ولی میزان استفاده از منابع دیگر انرژی بیشتر است
در آمریکا قیمت انرژی بادی تا سال ۲۰۰۹ رو به افزایش بود و قیمت برق تولیدشده از باد تا حدود ۷۰ دلار به ازای هر مگاوات ساعت رسید. از آن زمان، روند نزولی ثابتی وجود داشت و در سال ۲۰۱۹ برای نخستین بار میانگین ملی به کمتر از ۲۰ دلار برای هر مگاوات ساعت انرژی رسید. دشت بزرگ داری کمترین قیمتها بود. این کاهش قیمت موجب میشود که انرژی باد در موقعیتی رقابتی قرار گیرد. در این گزارش از برآوردی از قیمت گاز طبیعی استفاده میشود که نشاندهندهی یک افزایش تدریجی حدود ۱۰ دلار بر مگاواتساعت تا سال ۲۰۱۵ است. قیمت گاز طبیعی، بهتنهایی و بدون درنظرگرفتن هزینهی نیروگاه، هماکنون بیش از ۲۰ دلار بر مگاواتساعت است. این بدان معنا است که بادی که در مرکز کشور آمریکا نشسته است، اکنون ارزانتر از گاز طبیعی است و بادی که در دیگر مناطق آمریکا قرار دارد، از نظر قیمت تقریبا برابر با گاز طبیعی است.
میلههای سیاه قیمت گاز طبیعی، دایرههای آبی قیمت انرژی بادی و زردها قیمت انرژی خورشیدی را نشان میدهند
در این گزارش آمده است که قیمت فتوولتاییکها (یکی از سیستمهای تولید برق از انرژی خورشیدی) تقریبا به قیمت باد رسیده ولی باید توجه داشت که قیمت این نوع انرژی در سال ۲۰۰۹ حدود ۱۵۰ دلار برای هر مگاواتساعت بود. بنابراین مگر اینکه قیمت گاز طبیعی کاهش یافته و ارزانتر شود، وگرنه انرژیهای بادی و خورشیدی ارزانترین منابع برق جدید آمریکا خواهند بود. هزینهی همتراز شدهی برق که تأثیر مشوقها و یارانهها را بر قیمتهای نهایی حذف میکند، قیمت انرژی بادی را به کمتر از ۴۰ دلار به ازای هر مگاواتساعت انرژی میرساند.
ارزانترین شکل تولید گاز طبیعی حدود ۱۰ دلار در هر مگاوات ساعت انرژی است. آژانس اطلاعات انرژی آمریکا در سال ۲۰۱۵ پیشبینی کرد که هزینهی همتراز شدهی انرژی بادی در سال ۲۰۲۰ حدود ۷۴ دلار بر مگاوات ساعت انرژی خواهد بود. یکی از علتهای ارزانتر شدن انرژی بادی نسبت به پیشبینیها پیشرفت فناوری است. در سال ۲۰۰۸، هیچ توربین نصبشدهای در آمریکا وجود نداشت که قطر روتور آن بیش از ۱۰۰ متر باشد اما در سال ۲۰۱۸ تقریبا ۹۹ درصد از روتورهای توربینهای بادی دارای قطری بیش از ۱۰۰ متر بودند و اندازهی متوسط آنها ۱۱۶ متر بود. بههمین ترتیب، ژنراتور توربینها نیز رشد کرد. متوسط ظرفیت توربینهای نصبشده در سال ۲۰۱۸ برابر ۲/۴ مگاوات بود که نسبتبه سال قبل از آن ۵ درصد افزایش یافته بود.
سطحی که بهوسیلهی پرههای توربین جاروب میشود، متناسب با مربع طول پرهها افزایش پیدا میکند بنابراین حتی اگر طول پرهها و ظرفیت تولیدِ ارزیابیشده به موازات این عامل افزایش پیدا کند، ظرفیت واقعی خروجی انرژی حاصل از پرهها افزایش بسیار بیشتری خواهد داشت. این امر باعث میشود توان مخصوص توربین بادی کم شود. این نوع توربینها در مناطقی که باد قوی یا پایدار نیست، عملکرد بهتری دارند. در روزهای واقعا بادی، آنها توانایی ژنراتور را برای استخراج انرژی اشباع میکنند درحالیکه در روزهای معمولیتر وقتی که باد نامنظم یا سبکتر است، آنها بیشترین انرژی را از آن بادها میگیرند. بنابراین حتی اگر توربینهای بیشتری در مناطق عاری از بادهای قوی ساخته شوند، انرژی بیشتری بهازای هر توربین تولید خواهد شد. ضریب ظرفیت (مقدار انرژی تولیدی نسبتبه اندازهی ژنراتور) برای پروژههایی که در ۴ سال گذشته ساخته شدند، به ۴۲ درصد رسید و به این ترتیب ضریب ظرفیت را برای کل صنعت انرژی بادی آمریکا برای نخستین بار در سال گذشته به بیش از ۳۵ درصد رساند.
هر سال، ضریب ظرفیت پروژههای جدیدا نصب شده بالاتر از پروژهی سالهای گذشته است
اقتصاد این طرحهای کمباد بهحدی خوب است که در ۲۳ سایت موجود روتورهای جدید بزرگتر جایگزین تجهیزات قدیمی روی برج شدند. موضوع امیدوارکنندهای که وجود دارد این است که بهنظر میرسد میزان کاهش در ضریب ظرفیت نیروگاههای قدیمی (یک دهه یا بیشتر) طی زمان بسیار ناچیز باشد هرچند علت این امر مشخص نیست و نیاز به ردیابیهای بیشتری در آینده دارد.
مدیریت بهتر شبکه نیز به اقتصاد باد کمک کرده است. در بعضی مواقع بادهای قوی میتوانند موجب شوند که مزارع بادی مقدار انرژی بیشتری را نسبتبه تقاضا تولید کنند و بازده مزرعه کاهش پیدا میکند. این فرایند که محدود کردن خوانده میشود، ضریب کوچکی است و تنها دو درصد از تولید بالقوه به این طریق هدر میرود. بهعبارت دیگر، اگر از برق محدود شدهای استفاده میشد، ضریب ظرفیت متوسط را فقط تا حد ۰/۷ درصد افزایش میداد.
بهطور کلی بهنظر میرسد همچنان که اعتبارهای مالیاتی برای ساخت تأسیسات انرژی تجدپذیر طی چند سال آینده حذف میشود، وضعیت اقتصاد انرژی باد محکم باقی بماند. اما نبود اعتبارات موجب شده که بسیاری از توسعهدهندگان پروژههای خود را زودتر از موعد آغاز کنند. به این ترتیب در سالهای آینده ما شاهد حبابی در ایجاد این تأسیسات خواهیم بود و پس از آن افت قابلتوجهی رخ خواهد داد.
استفاده از کربندیاکسید برای آزاد کردن متان موجود در هیدراتهای متان میتواند هوا را پاک کرده و مزایای اقتصادی نیز داشته باشد.
جهان از این موضوع آگاه است که برای دفع اثرات نامطلوب حاصل از تغییرات اقلیمی باید کربندیاکسید را از اتمسفر بیرون بکشد. در این راستا، دانشمندان و مهندسان تکنیکهای مختلفی را پیشنهاد کردهاند اما بیشتر آنها بسیار گران بوده و هیچ درآمدی حاصل نمیکنند. کسی هم نمیخواهد هزینهی این کار را پرداخت کند.
اکنون و در نتیجهی یک مطالعهی شبیهسازی جدید، روشی که پیشتر پیشنهاد شده بود، ممکن است به عملی شدن نزدیک شده باشد. فرایند مذکور شامل پمپاژ کربندیاکسید هوا درون هیدراتهای متان است. هیدراتهای متانذخایر بزرگی از آب یخزده و متان هستند که در بستر دریا و زیر آبهای دارای عمق ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر قرار دارند. در این روش، کربندیاکسید ورودی موجب خارج شدن متان میشود. گاز متان میتواند به سطح فرستاده شده و برای تولید برق یا تأمین انرژی عملیات برداشت کربن از اتمسفر یا دیگر کاربردها مصرف شود.بسیاری از ذخایر هیدرات متان در امتداد سواحل خلیج مکزیک و دیگر خطوط ساحلی وجود دارند. نیروگاههای بزرگ و تأسیسات صنعتی که کربندیاکسید را منتشر میکنند، نیز در آن حوالی قرار گرفتهاند، بنابراین یک گزینه این است که گاز را بهطور مستقیم از دودکش این تأسیسات برداشت کرد و خود این کارخانهها و صنایع میتوانند بازاری آماده برای برق تولیدی باشند.
با پایان مراحل اجرایی پروژهی ۱.۱۷ گیگاواتی نور در ابوظبی، بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان در منطقهی خلیجفارس وارد مدار شد.
تیتر این مطلب از جمله اخباری است که شاید در سالهای پیش رو، بازهم با آن مواجه شوید. همچنین، دور از انتظار نیست که بزرگترین نیروگاه خورشیدی بعدی نیز در محلی حوالی همین نیروگاه رکورددار فعلی احداث شود.
تا به امروز، پروژهی خورشیدی نور ابوظبی در امارات متحدهی عربی با مجموع ظرفیت ۱,۱۷۷ مگاووات، بزرگترین سایت نیروگاه خورشیدی در حال فعالیت جهان بهشمار میآید. باید توجه کرد مفهوم این نوع سایتهای متمرکز با اصطلاح پارکهای خورشیدی کمی متفاوت است؛ چراکه پارکهای خورشیدی عموما به محلهایی اطلاق میشوند که صرفا برای نصب تجهیزات خورشیدی در نظر گرفته شده و از قبل تجهیزات اتصال به شبکه را نیز دارند. در این پارکها، برای چندین و چند پروژهی مجزای خورشیدی با یک عنوان مشخص تأمین بودجه و نهایتا بهمرور و در مراحل مختلف راهاندازی میشود.
پروژهی نور در ابوظبی با بودجهی دولتی احداث نشده و حاصل سرمایهگذاری کنسرسیومی مشترک میان شرکت برق ابوظبی و شرکت ژاپنی ماروبنی (Marubeni) و کارخانهی ساخت پنل خورشیدی جینکو (Jinko Solar) است.
خطوط فشار قوی برق در نزدیک شهر زاید، ابوظبی، امارات متحدهی عربی
این پروژه ۸۷۰ میلیون دلار ارزش دارد و برق حاصل از آن با قیمتی حدود ۲.۴ سنت در ازای هر کیلوواتساعت به شرکت آب و برق امارات (EWEC) فروخته میشود. این قیمت خود رکوردی برای کمترین هزینهی تولید برق در میان تمام نیروگاههای خورشیدی جهان است. پیمانکار این پروژه شرکتی هندی با نام Sterling & Wilson است که تعداد کارمند مشغول به کار در اوج روزهای کاری این شرکت، گاهی به ۳۰۰۰ نفر نیز میرسید. عثمان جمعه آلعلی، مدیرعامل شرکت آب و برق امارات میگوید:
نور ابوظبی با تولید انرژی تجدیدپذیر این امکان را برای ما فراهم میکند که استفاده از منابع ملی خود را بهینه کنیم. این واقعیت که پروژهای با این مقیاس توانسته مطابق برنامهی زمانی و سقف بودجه مقرر به اتمام برسد، خود نشاندهندهی تعهد ما برای تضمین آیندهی انرژیهای تجدیدپذیر و نیز گواهی بر توانایی امارات در اجرای پروژههای انرژی در کلاس جهانی است.
یوشیاکی یوکوتا، سرپرست اجرایی بخش کسبوکار برق در شرکت ماروبنی میگوید:
این پروژه دستاوردی واقعی نهتنها برای امارات متحدهی عربی و منطقه، بلکه برای کل صنعت جهانی انرژی خورشیدی و آیندهی انرژیهای تجدیدپذیر است. ماروبنی بهعنوان عضو مدیریتی این پروژه، در مرحلهی اجرایی آن با استراتژی انرژی امارات متحدهی عربی همکاری خواهد کرد و ما نقش خود را بهعنوان پیشگام ارائهدهندهی راهکارهای نوین انرژی در بخش جهانی نیز همچنان ادامه خواهیم داد.
در صنعت انرژی خورشیدی، رکوردها خیلی زود شکسته میشوند. اوایل سال جاری میلادی، شرکت آب و برق امارات متحدهی عربی مناقصهای برای واگذاری اجرای پروژهای دو گیگاواتی برگزار کرد. پس، دور از انتظار نیست که رکورد فعلی در بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان نیز تا چند وقت دیگر دوباره شکسته شود.
افزونبراین، موافقتنامهی اولیهی دیگری نیز برای احداث نیروگاه ۲.۶ گیگاواتی خورشیدی در مکهی عربستان در دست بررسی است. انتظار میرود منطقهی خلیجفارس با داشتن ثبات اقتصادی، تقاضای روبهرشد برای انرژی برق، اراضی وسیع و دسترسی به تابش فراوان بتواند برای مدتی رکورد بزرگترین نیروگاههای خورشیدی جهان را برای خود نگاه دارد.
زومیت
گزارش تازهی NEO نشان میدهد چشمانداز سهم ۵۰ درصدی انرژی منابع تجدیدپذیر در تأمین برق جهان تا ۳۰ سال دیگر محقق خواهد شد.
در آخرین گزارش مؤسسهی پژوهشی BloombergNEF موسوم به New Energy Outlook، فرصت سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر معادل ۱۳.۳ تریلیون دلار اعلام شده که ازاینمیان ۵.۳ تریلیون دلار متعلق به انرژی باد و ۴.۲ تریلیون دلار متعلق به انرژی خورشیدی خواهد بود. مهمترین مؤلفه برای این پیشبینیهای NEO هزینهی نزولی تولید انرژی از چنین منابعی عنوان شده که بیشتر با نام هزینهی تولید برق (LCOE) شناخته میشود. هماکنون در دوسوم از کشورهای جهان، منابع بادی و خورشیدی جزو ارزانترین گزینهها برای افزایش ظرفیت تولید برق بهشمار میروند.
پایان دادن به عصر سوختهای فسیلی تنها با اقدامات شخصی ممکن نیست. زمان آن رسیده که هشت اقدام مهم را در اولویت تهای ملی و بینالمللی خود قرار دهیم.
در دنیای امروز، تصور حل بحران تغییرات اقلیمی بدون کنارگذاشتن سوختهای فسیلی غیرممکن بهنظر میرسد. در این نوشتار قصد داریم به ۸ مورد از مهمترین پیشنهادهای فعلی برای پایان دادن به سلطهی صنایع فسیلی بر اقتصاد جهان بپردازیم.
درباره این سایت